جدول جو
جدول جو

معنی خالی داشتن - جستجوی لغت در جدول جو

خالی داشتن
(بُ شُ دَ)
تهی داشتن:
اندرون از طعام خالی دار
تا در او نور معرفت بینی.
سعدی (گلستان).
، خلوت کردن با: امیر از سرای برآمد و بر ایشان خالی داشت تا نماز دیگر. (تاریخ بیهقی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از باقی داشتن
تصویر باقی داشتن
چیزی کسر داشتن و بدهکار بودن
ثابت و برقرار داشتن، پایدار داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجلی داشتن
تصویر تجلی داشتن
جلوه داشتن، ظهور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باقی داشتن
تصویر باقی داشتن
بدهکار شدن از حاصل عملی، بدهکار شدن پس از تسویه حساب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
House
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
Itch
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
démanger
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
loger
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
खुजली होना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
tinggal
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
คัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
อาศัยอยู่
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
jeuken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
huisvesten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
לגור
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
לגרד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
घर में रहना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
coçar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
alojar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
prurire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
ospitare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
abrigar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
发痒
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
居住
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
swędzić
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
mieszkać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
свербіти
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
жити
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
jucken
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
beherbergen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خارش داشتن
تصویر خارش داشتن
чесаться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
жить
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خانه داشتن
تصویر خانه داشتن
住む
دیکشنری فارسی به ژاپنی